زائر
آنگاه که مرد صرف می کرد: قام ... قاما... قاموا به یکباره أمرشان کرد: قم! و همه به پا خاستند. تسبیح به دست ، ذکر "توکلت علی الله" گرفتند و به دریای مواجی زدند که فانوس حقیقت در انتهای آن پیدا بود.
چه زیبا و شعف انگیز است برخورد با روایاتی که برای ایرانیان و بالأخص اهل قم حسابی جداگانه باز کرده اند؛ در اوضاع آخر الزمان .
خیلی شیرین است اینکه بشنوی پدر بزرگوار بانوی بزرگ شهرمان ، حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) بشارت داده اند که مردی از اهل قم به پا می خیزد و مردم را گِرد خود به حق و عدالت جمع می کند.
چقدر احساس شعف می کنی آنگاه که می بینی نهضت عظیم حضرت امام (قدس سره) ، آنقدر باشکوه بوده که در روایت امام هفتم (علیه الصلوة و السلام) نیز به عظمت از آن یاد شده است.
چقدر آدم احساس شادی می کند ، وقتی وعده داده شده ، مردمان قم اهل پیکار و جهادند و در راه قتال فی سبیل الله از هیچ نیرویی هراس به دل راه نمی دهند.
آری! قم شهر به پا خاستن است و شهر از پای ننشستن. قم شهر اهل بیت است. قم حرم امن الهی است . قم مکان سکون و انس اهل دل است.
به قول شاعر:
اینجا کویر داغ و نمکزار شور نیست
ما رو به روی پهنه ی دریا نشسته ایم